یادمه پست چندین وقت پیش همینجا نوشتم و تردید داشتم و عصبی بودم و نتیجه ی اون رویداد خوب بود
و الان دوباره به صبر نیاز دارم اما این صبر و انتظار کشنده اس
صبر و انتظار برای خودمه باید برم سمت ذهنم
انگار تازه داره بیدار میشه و چیزایی رو میبینه که تا الان نمی دید
یهو چی شد؟حتی دلیلشم شاید بدونم اما دونستن همین دلیل دلمو میلرزونه شایدم گرم
اما اینبار از ادامه ی این راه مطمئنم ک چی میشه
چی قراره بشه
شاید هم سخت باشه
میدنی؟حتی اونی که بخوام نشه...
میدونم مدتی رو طول میکشه تا همه چی عوض بشه
آخ ک چقد دلم مسافرتی ک دعوت شدمو میخواد امانشد.
اما به همین سادگی نبود
این غم تا به اخر به دلم خواهد ماند.
Parchin ...برچسب : این روزهای زندگی من,زندگی این روزهای من در کانادا, نویسنده : aloonak-e-mano بازدید : 263